استیون پائول جابز در 24 فوریه سال 1955 در سان فرانسیسکو متولد شد. پدر و مادر واقعی اش سرپرستی او واگذار کردند. به این ترتیب پائول و کلارا جابز که از خانواده سطح متوسطی بودند سرپرستی استیو را برعهده گرفتند و سال ها بعد اطراف شهر نقل مکان کردند.
5 سال بعد هنگامیکه استیو جابز به سن دانشگاه رسید، به خانواده اش گفت که می خواهد در دانشکده Reed که یکی از پر هزینه ترین دانشکده های علوم انسانی در Oregon بود، ثبت نام کند. با اینکه شهریه ی نجومی دانشگاه برای این خانواده سنگین بود، اما آنها به خانواده واقعی استیو قول داده بودند که او را به تحصیلات عالیه بفرستند. بنابراین او را ثبت نام کردند. اما استیو فقط یک ترم در دانشگاه Reed ماند و سپس اخراج شد.
چند ماه بعد استیو به کالیفرنیا بازگشت تا کار پیدا کند. او درجایی که بازی های ویدیویی ساخته میشد استخدام شده و با استفاده ازدستمزدش همراه یکی از دوستان دانشگاهش در پی روشنفکری به هند سفر کرد. هنگامیکه بازگشت به فعالیت های جدید Woz علاقه مند شد.
برخلاف موسس شرکت های تکنولوژی دیگر جابز نه تجربه مهندسی داشت و نه هرگونه آموزشی دیده بود. به هر حال او بعد از گذراندن یک ترم از دانشگاه اخراج شده بود! افراد کمی از این موضوع آگاهند که استیو جابز هنگام راه اندازی Apple اولین مدیرعامل آن نبوده است. شرکت توسط سرمایه گزاران و مدیران قدیمی تری راه اندازی شده بود و جابز در واقع به آنها کمک کرد که در سال 1983 جان اسکولی را به عنوان مدیر با تجربه استخدام کنند. بااینکه دو سال بعد، جابز توسط همین شخص از اپل اخراج شد و شاهد نابودی شرکت توسط وی بود.
درسی که او از این تجربه دردناک گرفت این بود که باید به اعتقادات و ارزش های خود اعتماد کند و کاملا روش های مرسوم راه اندازی یک شرکت شامل وظایف سنتی مدیرعامل را نادیده بگیردو بر هرآنچه که می تواند به بهترین نحو انجام دهد تمرکز کند. طی مصاحبه ای در سال 2004 وی توضیح داد که من زمانم را صرف کارمندانی می کنم که به فکر آینده هستند. نصف کار را مدیران برتر من انجام می دهند.
در کل استیو جابز استعداد منحصر بفردی در بازاریابی و تبلیغات داشت. درست مانند توانایی او برای درک نیازها و خواسته های مشتریان، به راحتی می توانست حدس بزند که پیام های بازاریابی عملکرد خوبی خواهند داشت یا خیر! .
یکی از نقش های مهم او در اپل استخدام بود. وی در سال 1980 فلسفه خود را توضیح داد و به تیم مک گفت:" بازیکن A بازیکن A را استخدام می کند.بازیکن B بازیکن C . متوجه شدید؟" او با در نظر داشتن همچین فلسفه ای بهترین افراد ممکن را پبدا می کرد تا افرادی که استخدام می کرد عالی باشند. در تمام طول زندگی اش قانون شماره یک او در اپل این بود که مطمئن شود 100 نفر برتر در کار او بازیکنان A+ هستند.
یکی دیگر از دلایل معروفیت استیو جابز گیرایی فوق العاده او و نمایشگری باورنکردنی اش بود که در هر مراسم اپل این توانایی ها را به نمایش می گذاشت.
اکثر افرادی که از نزدیک با استیو کار کرده بودند می دانستند که او تئوری برای طرز فکر و رفتارش دارد: او می خواست بهترین افراد را به نمایش بگذارد و در حقیقت او معتقد بود افراد تحت فشار بهترین خود را ارائه می دهند. مکانیزم روانشناسی در کار به این شکل بود که فرد یکبار مورد تمجید استیو قرار می گرفت، سپس به او توهین میشد. در این شرایط فرد تلاشش را دوبرابر می کرد تا علاقه استیو را دوباره به دست آورد. اوایل 1980 تیم مک به این نتیجه رسیدند که بدون اراده راسخ استیو مکی وجود نداشت.
Steven Paul Jobs was born on February 24, 1955 in San Francisco, California. His unwed biological parents, Joanne Schieble and Abdulfattah Jandali, put him up for adoption. Steve was adopted by Paul and Clara Jobs, a lower-middle-class couple, who moved to the suburban city a couple of years later
Five years later, when Steve Jobs reached college age, he told his parents he wanted to enroll in Reed College — an expensive liberal arts college up in Oregon. Even though the tuition fees were astronomical for the poor couple, they had promised their son's biological parents he would get a college education, so they relented. Steve spent only one semester at Reed, and then dropped out..
A few months later, Steve returned to California to look for a job. He was hired at the young video game maker Atari, and used his wages to make a trip to India with one of his college friends, in order to 'seek enlightenment'. He came back a little disillusioned and started to take interest in his friend Woz's new activities
Unlike most tech companies founders, he had neither any engineering experience nor any business training. After all, he dropped out of college after one semester! Few people know that Steve Jobs was never CEO of Apple in his first run there: the company was run by older executives and investors, and Steve Jobs actually helped them hire an experienced, 'well-rounded' CEO in 1983, John Sculley. However, Jobs was kicked out of Apple by Sculley two years later and he watched him bring the company to naught during his tenure.
The lesson he learned from this painful experience was to trust his own beliefs and values, and completely disregard the conventional views on how to run a company, including the traditional duties of a CEO and focused on what he was best at. He described it in a 2004 interview: "I get to spend my time on the forward-looking stuff. My top executives take half the other work off my plate.."
Steve Jobs had a unique talent for marketing in general, and advertising in particular. Just like his ability to anticipate the consumer's needs and wants, he could guess which marketing messages would work, and which wouldn't
Hiring was actually one of his most important roles at Apple. He explained his philosophy in the 1980s already: "A players hire A players," he told the Mac team. "B players hire C players. Do you get it?" He kept this philosophy that his job was to find the best possible people, to have them hire excellent people too, throughout his life "My #1 job here at Apple is to make sure that the top 100 people are A+ players
Steve Jobs became famous also because of his magnetic charisma and incredible showmanship, which he demonstrated at every Apple event..
Most people who worked closely with Steve have a theory on why he acted this way: it was to extract the best of them, make them do the best work they could. And in fact, most agreed they achieved feats they did not think they were capable of under his pressure. The psychological mechanism at work was that once you had been praised by Steve, then insulted, you would work twice harder to earn back his favors. As early as the 1980s, the Mac team members all agreed that without Steve's strong will, there probably wouldn't have been a Mac