علینقی مشایخی (متولد ۱۹۴۸ -خمین) استاد دانشگاه صنعتی شریف و دانشآموخته دورهی دکترای مدیریت دانشگاه امآیتی است. او در سال ۱۳۷۸ با کمک وزارت صنایع و سازمان برنامه دانشکده مدیریت دانشگاه صنعتی شریف را تأسیس کرد و همچنین در شهریور ۱۳۸۶ طی حکمی از سوی مهندس نجابت، مدیر عامل پتروشیمی، به مدیریت عامل شرکت راهبران پتروشیمی منصوب شد.او همچنین عضو هیات مدیره شرکت کیسون است. |
زندگینامه و مصاحبه دکتر مشایخی را در سایت آقای تبلیغات دنبال کنید.
وی در خرداد ماه 1349در رشته مهندسی مکانیک دوره کارشناسی را با احراز رتبه اول از دانشگاه مزبور اخذ کرد. دکتر مشایخی در سال 1352 برای تحصیل در دوره دکترا در رشته مدیریت به دانشگاه MIT آمریکا رفت. او در اردیبهشت ماه 1357 درجه دکترای خود را دریافت نمود و به عنوان دانشیار تحقیقاتی در آن دانشگاه مشغول به کار شد. در آبانماه سال1357 به اصرار خود از کار درMIT دست کشید و به ایران بازگشت و در دانشگاه صنعتی اصفهان مشغول کار شد. او باتفاق همکاران خود در آن دانشگاه رشته مهندسی صنایع را در سال 1358 تاسیس نمود. سپس در سال 1361 باتفاق تعدادی دیگر از همکاران دانشگاهی دوره کارشناسی ارشد در مهندسی سیستم اقتصادی و اجتماعی را برای اولین بار در کشور و در همان دانشگاه پایهگذاری نمود.
در سال 1365 دکتر مشایخی به دانشگاه صنعتی شریف در تهران منتقل شد. در سال 1366 برای فرصت مطالعاتی یک ساله به عنوان استاد مدعو به دانشگاه ایلاتی نیویورک در آلبانی رفت. در بازگشت از فرصت مطالعاتی، دوره معادل کارشناسی ارشد مدیریت سیستمها را در دانشکده صنایع طراحی و راهاندازی نمود. این دوره بعداً، تبدیل به دوره رسمی کارشناسی ارشد مدیریت سیستموبهره وری در رشته صنایع شد. دکتر مشایخی در سال 1368 دعوت شد تا موسسه عالی آموزش و پژوهش در برنامهریزی و توسعه را راهاندازی و پایهگذاری نماید. در طی سالهای 1368 تا 1374 به عنوان رییس موسسه انجام وظیفه نمود. در موسسه مزبور دوره کارشناسی ارشد برنامهریزی سیستمها را راهاندازی نمود. موسسه فعالیتهای تحقیقاتی مختلفی در زمینههای توسعه، انرژی، حمل و نقل، مدیریت و اقتصاد انجام داد. همچنین در موسسه انتشار مجله علمی پژوهشی برنامه و توسعه را پایه گذاری کرد. در سال 1374 برای فرصت مطالعاتی به عنوان محقق مدعو به دانشگاه MIT رفت. در بازگشت از آمریکا در سال 1376 تاسیس یک دانشکده مدیریت در دانشگاه صنعتی شریف را مطرح نمود. و در سال 1378 با کمک صنایع، و با جذب کادر جوان و باکیفیت، دانشکده مدیریت و اقتصاد را در دانشگاه صنعتی شریف پایهگذاری کرد. در دانشکده مزبور دورههایMBA (برای اولین بار)، کارشناسی ارشد اقتصاد و کارشناسی ارشد مهندسی سیستمهای اقتصادی و اجتماعی برقرار شد. دانشکده با طراحی ساختارهای مناسب برای دورههای آموزشی خود، به صورت یکی از بهترین و پر متقاضیترین مرکز آموزش مدیریت و اقتصاد در کشور درآمده است.
تحصیلات
دکتری، مدیریت، دانشگاه MIT، آمریکا، 1357 کارشناسی، مهندسی مکانیک، دانشگاه صنعتی شریف، ایران، 1349
سوابق کاری
عضو هیئت موسس مدرسه عالی مدیریت ایرانیان، 1387 تا کنون مدیر عامل شرکت راهبران پتروشیمی، 1386 تا 1387 عضو هیئت مدیره شرکت کیسون، 1385 تا 1390 دبیر کل انجمن فارغ التحصیلان دانشگاه صنعتی شریف، 1381 تا 1390 رئیس و پایه گذار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف، 1378 تا 1382 عضو هیئت مدیره سازمان مدیریت صنعتی، 1376 تا 1378 استاد دانشگاه صنعتی شریف، 1376 تا 1390 مشاور شرکت High Performance Systems McKinsey در آمریکا، 1375 تا 1377 رئیس و پایه گذار موسسه عالی پژوهش در برنامه ریزی وتوسعه، 1368 تا 1373 مشاور وزیر نیرو در امور برنامه ریزی، 1364 مشاور وزیر صنایع سنگین در امور طرح و برنامه، 1363 مشاور وزیر مسکن در امور برنامه ریزی، 1362 سرپرست دانشکده صنایع دانشگاه صنعتی اصفهان، 1362 تا 1364 مشاور سازمان برنامه و بودجه، 1360 تا 1363 مسئول اداره طرح و بررسیها و مشارکت و سرمایه گذاری بانک استان اصفهان، 1359 رئیس هیئت مدیره سیمان سپاهان، 1359 عضو هیئت مدیره بانک استان اصفهان، 1359 سرپرست مرکز گسترش خدمات تولیدی و عمرانی استان اصفهان، 1359 معاون مالی و اداری دانشگاه صنعتی اصفهان، 1358 سرپرست گروه مهندسی صنایع دانشکده سیستمهای تکنولوژی و اجتماعی در دانشگاه صنعتی اصفهان، 1358 مسئول دانشکده سیستمهای تکنولوژی و اجتماعی در دانشگاه صنعتی اصفهان، 1358
فعالیتهای علمی
مشایخی در زمینه تفکر سیستمی و دینامیکهای سیستم به تحقیق و تدریس میپردازد. او عضو و رئیس سابق انجمن بینالمللی دینامیکهای سیستم است که مرکز آن در آمریکاست. وی از چهرهای ماندگار و پر افتخار شهرستان خمین است.
آقای دکتر 13 سال پیش که دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف پایهگذاری شد دانشگاهها و موسسات دیگری در این زمینه فعال بودند، چه انگیزهای موجب شد در درون یک دانشگاه صنعتی، دانشکده اقتصاد و مدیریت راهاندازی شود؟
مدیریت و اقتصاد جزو رشتههای مهم دانشگاهی محسوب میشوند زیرا این دو رشته در بهبود وضعیت یک جامعه میتوانند نقش اساسی ایفا کنند. برای مثال افزایش بهرهوری، ارتقای وضعیت معیشتی مردم، پیشرفت کشور یا حتی ایجاد فضایی مناسب برای نخبگان رشتههای فنی و مهندسی به کیفیت عملکرد و نیروهای فعال در حوزه اقتصاد و مدیریت بستگی دارد. به همین دلیل اگر به روند آموزش در کشورهای توسعهیافته دقت کنید تلاش بسیاری شده تا با بهبود و افزایش کیفیت در این دو رشته شرایط را برای پیشرفت بیشتر جامعه مهیا کنند. بسیاری از استعدادهای دنیا نیز وقت خود را صرف به روز کردن این دو رشته علمی و هماهنگ کردن آن با نیازهای روز کردهاند. مطالب و پژوهشهای مهمی در این دو بخش تدوین و منتشر شده است. کسبوکارهای کلان علمی در این دو رشته موید پیچیدگی و اهمیت آن است. بنابراین با توجه به اهمیت و پیچیدگیهای رشتههای اقتصاد و مدیریت لازم است استعدادهای توانمند جذب آن شوند. کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست، به اعتقاد من اگر قرار باشد رشتهای در جامعه ارتقا و اثرگذاری آن افزایش یابد، باید مغزهای خوب جامعه جذب آن رشته شوند. با همین هدف بود که ما دوره کارشناسی ارشد و دکترا برای این دو رشته در دانشگاه شریف طراحی کردیم. از آن سال به بعد نیز در حرکت به سوی این هدف گام برداشتهایم و تلاش داریم با جذب نیروهای بااستعداد آموزشی به این دو رشته ظرفیتهای توسعه در کشور را افزایش دهیم.
نکته این است که چرا در کنار یک دانشگاه صنعتی مانند شریف باید چنین دانشکدهای ایجاد شود؟
اگر استثناها را کنار بگذاریم به دلایل اجتماعی، تاریخی و سیاسی استعدادهای برتر کشور جذب رشتههای فنی، مهندسی یا پزشکی میشوند. برای نمونه رتبههای اول کنکور معمولاً رشتههای مهندسی را انتخاب میکنند. البته این حرف به این معنا نیست که رتبههای پایینتر کماستعداد هستند؛ منظور من این است که با ملاک کنکور، رتبههای برتر به رشتههای فنی، مهندسی، معماری و حوزههایی از این دست گرایش دارند. این انتخاب مربوط به امروز و دیروز نیست بلکه یک عقبه تاریخی دارد. رشتههای مدیریت و اقتصاد نیز رشتههای پیچیدهای هستند و به لحاظ محتوایی میطلبد که کسانی جذب آن شوند که دارای استعدادهای بالا و ذهن منسجم و جستوجوگری باشند. در آن زمان بررسیهای ما نشان داد اگر بخواهیم استعدادهای کشور به این رشتهها جذب شوند باید این دو رشته در کنار مخازن استعدادی کشور یعنی دانشگاههای فنی، مهندسی ایجاد شود. دانشگاه صنعتی شریف در سطح بینالمللی از اعتبار مناسبی برخوردار بود و در داخل جزو دانشگاههایی بود که استعدادهای برتر کشور را پذیرش میکرد. بر این اساس ایجاد دانشکده مدیریت و اقتصاد در دل دانشگاه شریف به دلیل مختصات خاص این دانشگاه بود. دلیل دوم که در طول هدف اول دنبال شد آشنایی دانشجویان فنی و مهندسی به عنوان مدیران آینده کشور با مباحث مدیریت و اقتصاد بود. به طور طبیعی بخشی از دانشجویان رشتههای فنی و مهندسی پس از فارغالتحصیلی جذب بنگاههای صنعتی کشور میشوند و تجربه نشان داده در همان اوایل کار سمتهای بالایی اختیار میکنند. در حال حاضر نیز نزدیک به 90 درصد از مدیران بنگاههای اقتصادی و صنعتی کشور فارغالتحصیل رشتههای مهندسی هستند. با توجه به این موضوع لازم بود دانشجویان به عنوان مدیران آینده آشنایی با مباحث مدیریت و اقتصاد داشته باشند. با راهاندازی این دو رشته در دانشگاه شریف در کنار جذب نیروهای زبده برای دیگر دانشجویان فنی نیز درسهای اختیاری ارائه شد تا آنان با مباحث مدیریتی و اقتصادی آشنا شوند. اتفاقاً دانشکده در پیشبرد هر دو هدف هم موفق بود. بعد از ایجاد دانشکده تعداد نخبگانی که متقاضی ورود به دانشکده بودند افزایش پیدا کرد، همینطور درسهای اختیاری که برای آشنایی دانشجویان دوره کارشناسی با مفاهیم اقتصادی و مدیریت ارائه شد با استقبال آنان همراه بود. به طوری که تعداد دانشجویان برای این دروس اختیاری بعضاً به 200 نفر هم در هر کلاس میرسید. دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف در کنار آموزش دانشجویان تلاش کرد افراد باتجربه حوزه صنعت را نیز به صورت آکادمیک و علمی با موضوعهای مرتبط با این دو رشته آشنا کند. بنابراین در بخش دوم هدف فقط دانشجویان نبودند بلکه دایره شمول آن مدیران باتجربه حوزههای اقتصادی و صنعتی را نیز دربر میگرفت. به طور طبیعی وقتی اقدامی درست پایهریزی میشود در کنار تحقق اهداف، دستاوردهایی نیز به دنبال دارد. از جمله دستاوردهای دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف پذیرش بسیاری از فارغالتحصیلان آن در دانشگاهها و مراکز معتبر علمی بود. این دستاورد به طور حتم در آینده برای کشور ثمربخش خواهد بود زیرا این افراد میتوانند کادر کیفی برای آموزش این رشتهها در ایران در آینده نهچندان دور باشند. اهمیت این دستاورد از آن جهت است که در حال حاضر یکی از تنگناهای توسعه رشتههای مدیریت و اقتصاد کمبود کادر باکیفیت آموزشی است. اضافه شدن کادری که در متن جریانهای علمی تحصیل کرده، میتواند به پرورش نیروهای با کیفیت بالاتر و پیشبرد مباحث علمی در داخل کشور کمک کند. رسالت ما هم در دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف تربیت نیروهای کیفی بود به همین دلیل بر جذب نخبگان اصرار داریم. خوشبختانه علاوه بر تحقق این هدف توانستیم از طریق پذیرش دانشآموختگان دانشکده با مراکز علمی و معتبر دنیا نیز وصل شویم. زیرا عملکرد خوب دانشجویان پذیرششده برای کشور نیز اعتبار و انتقال دانش به همراه داشت. جالب است بدانید به طور تاریخی سابقه نداشته فارغالتحصیلان رشته اقتصاد و مدیریت از ایران به دانشگاههای درجه یک بروند. این اتفاق برای اولین بار از مسیر دانشگاه شریف رخ داد و چون دانشجویان پذیرفتهشده عملکرد خوبی از خودشان نشان دادهاند راه را برای پذیرش دیگر دانشجویان داخل کشور باز کردهاند. در خصوص کسانی هم که در داخل ادامه تحصیل دادهاند باید بگویم با رتبههای خوب در کنکور دکترا قبول شدهاند و در حال ادامه تحصیل هستند. هر دو گروه جوانان زبدهای هستند که من مطمئنم در آینده کادرهای آموزشی این رشتهها را میتوانند حسابی تقویت کنند.
از دو، سه سال پیش شنیده میشد که دانشکده اقتصاد و مدیریت شریف قرار است تعطیل شود. ظاهراً اول با دکترا شروع شد و دو سال بود که جذب دانشجوی مقطع دکترا برای این دانشکده متوقف شده بود، اکنون زمزمه ها به کارشناسی ارشد رسیده است. که البته گوسا این اتفاق نیافتاداستدلال مسوولان برای توقف جذب دانشجو در این دانشکده چه بود؟
استدلال آنها این است که چون دانشگاه شریف، یک دانشگاه «صنعتی» است رشتههای مدیریت و اقتصاد نباید در این دانشگاه تدریس شود. این تنها دلیلی است که مطرح شده است.
زمانی که شما این دانشکده را پایهگذاری کردید چرا این ملاحظه وجود نداشت؟ آیا در این زمینه منع قانونی وجود دارد یا صرفاً سلیقهای است؟
منع قانونی وجود ندارد. در آن زمان هم وجود نداشت الان هم وجود ندارد.
آیا در کشورهای توسعهیافته نیز چنین تفکیکی صورت گرفته است؟
خیر، هیچ تجربه عملی برای این کار وجود ندارد. دانشگاههای صنعتی زیادی در دنیا وجود دارد که رشتههای مرتبط با علوم انسانی نظیر علوم اقتصادی تدریس میکنند و اتفاقاً از کیفیت بسیار عالی برخوردار هستند. «امآیتی» یک دانشگاه فنی مهندسی است ولی هم دانشکده علوم اقتصادی دارد، هم دانشکده علم مدیریت و هر دو هم جزو بهترینها هستند. از 30 دانشگاه مهندسی برتر دنیا به جز یک دانشکده، بقیه دانشگاهها تمامی رشتههای مدیریت را تدریس میکنند.
ظاهراً پیشنهاد شده بود در دانشکده اقتصاد به جای پرداختن به سرفصلهای مدیریتی و اقتصاد که در حوزه علوم انسانی است، مدیریت صنعتی تدریس شود.
کسی که میخواهد در رشته مدیریت صنعتی تحصیل کند، پس از فارغالتحصیلی و حضور در یک بنگاه، نیازمند استراتژی، بازاریابی، مدیریت منابع انسانی و مالی نیست؟ تمام مطالبی که در حال حاضر در این دانشکده تدریس میشود نیاز هر مدیری است. نکته دیگر آنکه اصلاً در دنیا و دانشگاههای پیشرو بحث مدیریت بازرگانی و صنعتی منسوخ شده است. این دستهبندی متعلق به دهه 40 یا 50 میلادی است. اکنون تمامی دانشگاهها یا کسبوکار تدریس میکنند یا دانشکده مدیریت هستند و دیگر تفکیکی به این شکل وجود ندارد. تنها استثنای موجود، رشتههای مدیریت دولتی است که دانشکده جداگانهای دارد. اما در دیگر موارد به دلیل آنکه بحث اداره بنگاهها مطرح است، تفکیکی صورت نمیگیرد.
آقای دکتر فکر میکنید اگر ظرفیت پذیرش دانشجو در این دانشکده صفر شود، پیامدهای علمی آن چه میتواند باشد؟
باعث تعجب و تاثر است. این دانشکده یک نهاد ملی و قانونی است و بر اساس یک قانون و مجوزهایی ایجاد شده است و برنامههای مصوب وزارت علوم را اجرا میکند. این دانشکده ملک شخصی کسی نیست. در واقع تمامی نهادهای علمی این خاصیت را دارند و نمیتوان بر اساس سلیقه آن را تعطیل کرد. ایجاد یا انحلال آن باید بر اساس قانون باشد. من از مسوولان محترم یک درخواست دارم. اگر قرار است تصمیمی در خصوص آینده این دانشکده یا هر نهاد علمی دیگری گرفته شود ابتدا عملکرد آن ارزیابی شود. خروجی هر دانشکده بهترین معیار و شاخص تصمیمگیری درباره سرنوشت آن است. آیا کیفیت فارغالتحصیلان دانشکده نازل است؟ آیا عملکرد آنها در مشاغلی که داشتهاند موفق نبوده است؟ اصلاً یک دانشکده خوب را بر اساس شاخصهای علمی تعریف کنند و عملکرد دانشکدهها را بر اساس آن ارزیابی کنند. اگر نمره لازم را به دست نیاورد بعد تصمیم بگیرند. خلقالساعه و دفعتی که نمیتوان درباره یک نهاد 13ساله تصمیمگیری کرد. همین حالا که من با شما صحبت میکنم با داوطلبانی مواجه هستیم که تمام وقت و زندگی خود را صرف آن کردهاند که وارد این دانشکده شوند. وقتی آنان با چنین شرایطی روبهرو شوند آیا کاهش انگیزه پیدا نمیکنند؟ آیا احتمال ندارد سرخورده شوند؟ برخی استعدادهای درخشان که در میان آنها، چهرههای المپیادی و دانشجویان با معدلهای بالا حضور دارند طبق قانون وزارت علوم بدون کنکور پذیرش میشوند. این دسته از دانشجویان از چند ماه پیش درخواست پذیرش در دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف را داشتهاند. در حدود 24 یا 25 نفر از این استعدادهای درخشان در این دانشکده پذیرفته شدهاند. در واقع نه آزمون کنکور گذراندهاند نه از جای دیگر پذیرش گرفتهاند. حال که یکباره اعلام شده ظرفیت صفر است تکلیف آنان چیست؟ آیا این برخورد مناسبی با جوانان نخبه کشور است؟ آیا به عاقبت آن اندیشیدهایم؟ آیا انحلال این دانشکده مهاجرت را بیشتر میکند یا بقای آن؟
یکی دیگر از مباحث مربوط به دانشکده، بحث جذب دانشجو از دوره کارشناسی ارشد است. گفته میشود دانشجویان مدیریت و اقتصاد باید از دوره کارشناسی جذب شوند؟
این هم از همان دست انتقادهاست. نمود بیرونی چنین انتقادی کجاست؟ دانشجویان «امبیای» یا دیگر دانشگاههای موفق دنیا از رشتههای مهندسی وارد این رشتهها میشوند. 70 درصد این دانشجوها در رشتههای مرتبط با مهندسی فارغالتحصیل شدهاند و در مقاطع تکمیلی وارد این رشتهها میشوند. اقلیتی از رشته مدیریت به سطوح بالاتر میآیند. برندههای نوبل اقتصاد را بررسی کنید تمامی آنها از سطوح کارشناسی اقتصاد شروع کردهاند؟ اصلاً این گونه نیست. وقتی دانشجویان شریف در المپیادهای اقتصاد طلا میگیرند این اتفاق دال بر درست بودن مسیر یادگیری و تدریس نیست؟ پایهگذاران رشته مدیریت در دانشگاه شریف هم مهندس بودهاند. بنابراین چرا باید با صرف وقت و زمان کشور روی این مباحث فرصتها را از دست دهیم؟ ما در حل مسائل اقتصادی نیاز به ابزارها داریم نمیتوان گفت فقط یک ابزار به کار ما میآید باید بستهای از ابزارها را داشته باشیم و فراخور مشکل به کار بریم. بنابراین نمیتوان گفت برای رسیدن به مسیر باید فقط از یک راه یا فقط با یک وسیله رفت.
نظام آموزشی در این چند سال با نامهربانیهای مواجه آیا در جریان انحلال دانشکده اقتصاد دانشگاه شریف نیز چنین ردپایی وجود دارد؟
من چنین رد پایی را نمیبینم. البته ممکن است احساسم غلط باشد اما در خصوص دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف چنین حسی ندارم. بهتر است به شایعهها اهمیت ندهیم. شایعه شده برخی افراد به دلایلی که معلوم نیست اصرار دارند دانشگاههای صنعتی وارد حوزه علوم انسانی نشوند. یا برخی احتمال میدهند «مباحث ارزشی» مطرح باشد. من در خصوص درستی یا نادرستی این شایعهها اطلاعی ندارم اما حرف من این است که وظیفه دانشگاهها در این خصوص چیست؟ دانشگاه بر اساس ضوابط وزارت علوم جذب نیرو میکند بنابراین چنین بحثهایی فرعی و کماهمیت است.
زندگینامه ی مدیران موفق ایرانی را در این قسمت از سایت آقای تبلیغات دنبال کنید...