درمورد "علم تصمیم گیری" چه می دانید؟


هر روز که از خواب بیدار می شویم تا شب که به رختخواب می رویم هزاران تصمیم گوناگون می گیریم. چه لباسی بپوشم؟ برای احوالپرسی به همسایه ام چه بگویم؟ با چه وسیله نقلیه ای سر کار بروم؟ حتما تا الان متوجه شده اید در مورد چه چیزی صحبت می کنم. با این که ما خودمان مسبب تمام رفتارهایمان در تمام جنبه های زندگیمان هستیم، تصمیم گیری، به عنوان یک پروسه، چیزی نیست که ما زیاد زمان برایش صرف کنیم.

خوشبختانه علم در این زمینه زمان و انرژی زیادی صرف کرده که برخی از کشفیاتش برای ما به نوعی شوکه کننده و هشدار دهنده است.


با اقای تبلیغات همراه باشید!



احساسات، بخش جدانشدنی و ضروری در تصمیم گیری

ما برای تصمیم گیری به احساسات نیاز داریم و اگر در فقدان احساسی باشیم، قادر به تصمیم گیری نخواهیم بود. دکتر آنونیو داماسیو، نروساینتیست و پروفسور دانشکده علمی سالک، نظریه ی "نشانگرهای سوماتیک" را به منظور توضیحی برای چگونگی تاثیرات احساسات در تصمیمات ما، ارائه می دهد. نظریه او درمورد آمیگدالا (جایگاه ابتدایی ترین احساسات ما در مغز) و اربیتوفرونتال کورتکس (بخشی از مغز که به ناحیه تصمیم گیری بسیار نزدیک است)، به عنوان قسمت اصلی بدن ما برای اتخاذ تصمیم ها و قضاوت ها، می باشد.

احساسات و عواطف مانند پلی بین پروسه عقلانیت و غیر عقلانیت است. براساس نظریه دکتر داماسیو، تصمیم گیری های موثر، بدون عواطف برای ایجاد محرک و معنا امکان پذیر نیست. ایشان نظریه خود را با انجام آزمایش ها و تجربه های متعددی با بیمارانش پیش برد.

معروفترین بیمار او، الیوت، یک تاجر موفق بود که عمل مغز انجام داده بود و از اختلال مغزی رنج می برد. او عاری از احساسات و عواطف بود! بجای گرفتن تصمیمات عقلانی، او حتی قادر به تصمیم گیری درمورد مسائل پیش پا افتاده نیز نبود. علی رغم داشتن هوش عقلی بالا، وی نوعی فلج مغزی را تجربه کرد که باعث نابودی زندگی متاهلی و حرفه ای او شد. داماسیو در نوعی از آزمایشات بازی با کارت، چگونگی فعال شدن درک شهودی ما قبل از فعال شدن درک ذهنی ما، را نشان داد. در طول کارت بازی، انگشت های بازیکن ها قبل از دریافت یک دسته کارت نامناسب شروع می کردند به عرق کردن زیرا قبلا از بازی آنها می دانستند که دو دسته از کارت ها بد و دو دسته از کارت ها خوب هستند.

داماسیو معتقد است ما تصمیماتمان را تنها بر اساس حقایق و منطق نمی گیریم بلکه آنها را بر پایه خاطرات احساسیمان که در خاطرمان ثبت شده، که در واقع نوعی هدایتگر تصمیمی گیری ما در ذهن ناخودآگاه ماست، می گیریم.

 

هر تصمیمی بهایی دارد

براساس مطالعات انجام شده در دانشگاه مینسوتا، تصمیم گیری منجر می شود به چیزی که محققان از آن به عنوان کاهش تسلط بر خود یاد می کنن، که به معنی کاهش استقامت فیزیکی، کاهش استواری در رویاروی با شکست ها، تاخیر و کاهش کیفیت و کمیت در محاسبات ریاضی است.

یک گروه تحقیقاتی، از دو گروه دانش آموز که در مورد تاثیرات تصمیم گیری مشارکت کرده بودند، لیستی تهیه کردند. در آزمایش اول، هر دو گروه لیستی مشابه از محصولات دریافت کردند، از گروه اول درمورد اینکه قبلا به چه میزان از آن محصولات استفاده کردند سوالاتی پرسیده شد در حالیکه از گروه دیگر درخواست شد که در بین مدل های مختلف محصولات مشابه یکی را انتخاب کنند. این آزمایش ها با گروهی از دانش آموزان که براساس دوره های دانشگاهی و یا تجهیزات کلاس هایشان، تصمیماتی گرفته بودند و یا نگرفته بودند نیز انجام شد. نتیجه مطالعات نشان داد که ظاهرا تصمیم گیری، خوداتکایی(self-Resource) را کاهش می دهد، زیرا خود تنظیمی(self-Regulation) که نتیجه این خود اتکاییست در افرادی که بیشتر تصمیم می گیرند ضعیفتر است. در این آزمایشات، افرادی که زیاد تصمیم می گرفتند نسبت به کسانی که کمتر تصمیم گیری می کردند از خوداتکایی و خود تنظیمی کمتری برخوردار بودند. این الگو ها در آزمایشگاه ها، کلاس های درس و مراکز خرید انجام شد که نتایج آنها در هر دو حالت تصمیم گیری ها، لحظه ای و برنامه ریزی شده، مشابه بود. همچنین در تصمیماتی که نتایجی در برداشتند و یا نتایجی دربر نداشتند هم یکسان بود.


 انتظارات تصمیمات ما را شکل می دهد

تصمیم گیری های اجتماعی ما براساس چیزهایی است که از نظر اجتماعی مناسب هستند. در مطالعه ای که نقش کد های اجتماعی را آزمایش می کرد، محققان از یک بازی چانه زنی (هنگام خرید) در بین مردم استفاده کردند. این بازی بین دو نفری که یکی از آنها پیشنهادی می دهد و دیگری پاسخ می دهد انجام شد. به طور کلی، هرچقدر پیشنهاد ها غیرمنصفانه تر می شد احتمال رد کردن آنها از طرف پاسخ دهنده ها نیز بیشتر می شد. براساس این تحقیقات ما با توجه به اعتقادات خاصمان در شرایط متفاوت، انتظاراتی داریم و احتمالا چیزهایی که این انتظارات را درهم می شکنند را رد می کنیم.

در این آزمایش، احتمال پذیرش پیشنهاد جدید در گروهی از مشتری ها که انتظار پیشنهاد قیمت پایینتری را داشتند نسبت به آنهایی که این انتظار را نداشتند، بیشتر دیده شد.

مشخصا ما به تصمیماتی که در محدوده اعتقادات اجتماعیمان باشد، اعتماد و اتکا می کنیم. نورولیستها می گویند که ما به چیزهایی که انتظاراتمان را در این زمینه برهم می زند واکنش عصبی نشان می دهیم که ممکن است به عنوان یک انگیزه احساسی برای تعصبات رفتاریمان و تایید یک هنجار اجتماعی بکار رود.

 

مجموعه تصمیمات، نسبت به غرایز فردی ما فرعی تر هستند

ما بشدت روی اطلاعاتی که از جامعه می گیریم حساب می کنیم، مثلا اطلاعاتی که از همسایه ها و یا دوستانمان می شنویم، به این ترتیب، به آرامی غرایز و نداهای درونی خود را نادیده گرفته و به تغییرات محیطی واکنشی نشان نمی دهیم.

دکتر کولین تورنی گروهی را برای انجام یکسری تحقیقاتی با مدلهای ریاضی در مورد چگونگی چالش های گروه های اجتماعی جمع کرد. بعد از ایجاد یک مدل نمونه و جایگذاری آن در محیط های داینامیک، آنها تاثیرات و نتایجی را که بر اساس تئوری های تصمیمات خوش بینانه و تجزیه و تحلیل تکاملی بود، آزمایش کردند. نتایجی که در طول زمان کسب شد بسیار ناراحت کننده است. افرادی که در یک گروه عملکرد خوبی داشتند، منبع فوق العاده ای از اطلاعات را تهیه کردند که نشان می داد انتخاب های طبیعی معمولا به سمت اتکای بیش از حد به علائم اجتماعی پیش می روند. بنابراین اتکای پیش از حد به اطلاعات اجتماعی، در طول زمان اتفاق می افتد و به سرعت در بین بیشتر افراد، علی رغم صرف انرزی زیاد، به سمت شکست در پروسه کسب اطلاعات پیش می رود. ما در گروها و قسمت هایی از جامعه هستیم که بیشتر به آنها علایق شخصی داریم. به نظر می رسد که ما به تنهایی متاثر از این اتکای بیش از حد به جامعه هستیم اما در واقع گروه های مختلف اجتماعی نیز از فقدان تصمیم گیریهایی که مختص به غرایز هر شخص است، رنج می برند.


زمان بیشتر برای تصمیم گیری، کاهش حس اعتماد بنفس

نورولوجیست ها کشف کردند که ذهن ما تصمیماتی که زمان زیادی صرف گرفتنشان شده است را به عنوان یک انتخاب نامطمئن تفسیر می کند. در تحقیقات اخیر دکتر روزبه کیانی، استادیار مرکز ای وای یو علوم عصب شناسی و همکارانش، آزماشی را در مکانی طراحی کردند که از شرکت کنندگان خواسته شد تا درمورد بالا یا پایین بودن نقطه هایی در یک تصویر متحرک در صفحه نمایش تصمیم بگیرند. پاسخ شرکت کنندگان براساس حرکت چشم هایشان به سمت سطور افقی بود و برای مطمئن شدن از تصمیمشان به گوشه ای و یا به انتهای سطر افقی مانیتور خیره شدند.

این تحقیق غیر کلامی مختص شرکت کنندگانی بود که از اطلاعات مشابه برای هدایت هر دو بعد تصمیمشان، از اطلاعات مشابه استفاده می کردند. با این حال محققان، مسیر حرکت چشم های هر شرکت کننده را دنبال کرده و نه تنها تمام انتخابهایشان را درحین تصمیم گیری بلکه اعتماد به نفسشان را هم در حین انتخاب گزینه ها ثبت نمودند. در حین انجام آزمایش، آنها میزان دشواری در پیش بینی حرکت نقطه ها، که باعث چالش برانگیزتر شدن این آزمایش می شد را نیز کنترل می کردند.

جای تعجب نیست که بر اساس این تحقیقات، بیشتر شواهدی که سبب افزایش اطمینان از پاسخ شرکت کنندگان می شد، با میزان زمانی که صرف تصمیم گیری میکردند، ارتباط داشت، هر چقدر زمان تصمیم گیری آنها کوتاهتر بود حس اعتماد بنفس و اطمینان آنها بیشتر می شد. در آزمایش دوم، شرکت کنندگان دلیلی نمی دیدند که در زمان کمتری تصمیم بگیرند، و بطور طبیعی به زمان بیشتری برای تصمیم گیری نیاز داشتند. با اینکه سطح صحت تصمیم گیری در هر دو گروه یکسان بود، اعتماد بنفس گروه دوم (که زمان بیشتری صرف کردن) نسبت به گروه قبلی کاهش یافت.

کیانی می گوید: "زمان اضافی تنها در شرایطی که تصمیم گیری ها نیاز به مدارک و شواهد بیشتری دارد جایز می باشد." همچنان که صرف زمان زیاد، اعتماد بنفس ما را از بین می برد.


تهیه و ترجمه واحد دیتای  گروه بین المللی سمین

منبع:http://www.medicaldaily.com




Profile
Full Name
Email Or phone number
Secure Code

ALWAYS REMEMBER THAT YOUR PRESENT SITUATION IS NOT YOUR FINAL DESTINATION,THE BEST IS LET TO COM


.Copyright © 2015 samin.co. All rights reserved     

استفاده از مطالب تنها با ذکر منبع مجاز است.    
Top