) Contextual Marketingبازاریابی مفهومی)
بازاریابی
مفهومی به معنای انتقال محتوا به افراد مناسب، از کانال مناسب و در زمان مناسب است.
اینجاست
که این مفهوم معنی پیدا مینماید : Forget Real-Time, Achieve
Right-Time
در
بازاریابی مفهومی تمرکز بر مشخصات محصول و خدمات نیست، بلکه تمرکز بر ایجاد رابطه و
معرفی و تبیین یک سبک زندگی است.
پس
اعتقاد بر این است که "مفهوم" فراتر از "محتوا" است.
وقتی
"مفهوم” context پیرامون چیزی قرار میگردد، چیز
بزرگتری ایجاد میشود. به این معنا که تصویر بزرگتری ایجاد میگردد.
برای
مثال هنگامیکه "مفهوم" در اطراف پیرامون "محصول" قرار میگردد،
تصویر محصول گسترش پیدا مینماید.
یک
مثال:
ایجاد
یک context مانند مسابقات هجی نمودن لغت در
آمریکا است . در این مسابقه از افراد، "هجی نمودن" سختترین لغات خواسته
میشود.
مثلاً
کلمه "WEEK".
میتوان
مستقیماً از فرد هجی این کلمه را پرسید. اما اگر پیش از هجی کلمه، او میتواند درخواست
نماید تا به برخی سؤالات توسط داوران پاسخ داده شود،
مثلاً:
کلمه انتخابی به چه معناست ؟ چه نوع کلمهای است ؟ با آنیک جمله بسازید ؟......
پاسخ
به هرکدام از سؤالات فوق یک Context در اطراف این لغت ایجاد مینماید
تا کمک نماید تصویر شفافتری از لغت در ذهن فرد ایجاد و هجی نمودن را آسانتر مینماید.
از
طرفی دیگر، در این روش ذهن فرد را از سوءتفاهم با لغات دیگر، بازمیدارد. مثلاً با
کلمه WEAK اشتباه نمیشود.
پس
ایجاد مفهوم در پیرامون هر چیزی، قضاوت صحیح در مورد آن را برای مخاطب آسانتر مینماید.
پیشازاین
"مفهومسازی" در حوزه مدیریت برند کارکرد خود را بارها نشان داده است اما
این مفهوم در بازاریابی تحت وب با تمرکز با وب برندینگ، دوباره خود را بازتعریف نموده
است.
7
وجه کلیدی برای "ارائه مفهوم در زمان مناسب":
با
ارائه اطلاعات در غالب یک context، سازمانها میتوانند در مورد مشکلات آتی کار،
تجربیات مشتریان نسلهای آینده، ماتریس تجارت تصمیمگیری درستی اتخاذ نمایند.
یک
شخص ممکن است بهعنوان یک کارمند به والدین و یا بخشی از یک جامعه خدمت نماید و یا
سایر ارکان اجتماع. شناخت روابط کمک مینماید
تا برندها و سازمانها با درک تجربیات گستردهی یکدیگر، برای سؤالاتی نظیر "چه
کسی ؟ / چه چیزی ؟" پاسخ مناسبی داشته باشند.
زمان
عامل ناپایداری اطلاعات است. زمان، بیانکننده
ارتباط بین خدمات است و پاسخی به " چه وقت؟" است.
قرار
دادن مختصات جغرافیای کمکی در جهت به تشخیص ارتباط جغرافیایی بین اجزا است و پاسخی
به یک سؤال : " کجا؟ "
فرایند
به ارزیابی جریان و نظم کار کمک مینماید. فرانید پاسخدهنده " چگونگی؟"
است.
نقش
اشاره به شایستگی و واجد شرایط بودن دارد. یک فرد میتواند نقشها و رابطهای متفاوتی
در یکزمان واحد داشته باشد.(رابطه ماتریسی نقش و رابطه)
به
دنبال درک احساس فرد در مقابل یک مشکل به وجود آمده است. احساس پاسخدهنده به سؤال
" چرا" است ؟
عبارت
است از پیشبینی رفتار آینده. پاسخ به سؤال " چرا" میتواند، بهمنظور شناخت
"قصد" باشد.
*درصورتیکه
بخواهید یک Context کامل را پیرامون چیزی تولید نمایید،
باید به تمام سؤالات فوق در آن Context
پاسخ داده باشید.
Contextual Marketing
Contextual Marketing is the transfer of a content from a proper channel to suitable people, at the appropriate time.
In other words, contextual Marketing refers to ability to deliver a relevant message based on content.
It doesn't focus on product
Specifications and services, and it just focuses on building relationships.