كتاب وكتابخواني نبايد ابزاري براي پر كردن اوقاغت فراغت باشد،
اگر بتوانيم مطالعه را از دوران كودكي به صورت عادت در آوريم، ديگر دغدغه كمبود سرانه
مطالعه نخواهيم داشت.
|
به گزارش
آقای تبلیغات به نقل از خبرگزاری ایرنا، ارتباط ارگانيكي بين نويسنده،
تصويرگر و ناشر در صنعت نشر برقرار نيست، اغلب، نويسنده متن را در اختيار ناشر ميگذارد
و ناشر به دلايلي از جمله صرفه جويي در هزينه و ناآشنايي با تمايلات مخاطب و دلايل
ديگر، كتابي عرضه ميكند كه مورد پسند قرار نميگيرد يا جنبههاي علمي و تربيتي و تاثير
آن بر خواننده، لحاظ نميشود.
اين مسئله منجر به كتاب گريزي و مخاطب گريزي در جامعه ميشود و فرهنگ
سازي نيز در اين زمينه تاثير چنداني ندارد.
74 هزار عنوان كتاب در سال 94 در كشور توليد شده كه آمار انتشار كتاب در
سال هاي 48 و 49 در بهترين حالت چيزي نزديك به هشت هزار عنوان كتاب بوده است.
تعداد عناوين كتاب از ساليان گذشته تاكنون رو به افزايش بوده است، اما
كيفيت و محتواي آن از جذابيت چنداني برخوردار نيست .
مهدي نادري يك كارشناس حوزه نشر در اين زمينه بر نقش ناشران در گسترش
فرهنگ مطالعه، تاكيد مي كند و مي گويد: توجه به كتاب، در سالهاي اخير، در سطح كشور،
بسيار كم شده است.
وي با بيان اينكه كتاب فروش هم مانند كتابدار بايد از موضوع كتاب و سطح
آگاهي مخاطب، اطلاع كافي داشته باشد تا كالاي فرهنگي مناسبي را براي كتاب خوانها،
آماده كند، ادامه مي دهد: گزينش ترجمه مناسب براي انتشار و دقت در انتخاب سن مخاطبهاي
كتاب نيز بر عهده ناشران است ، اخذ مجوز براي نشر كتابها، گاه بسيار طولاني ميشود
و اين امر، ناشر را از ادامه فعاليت بازميدارد. از طرفي هم بالا رفتن هزينههاي چاپ،
به معضلي در اين حوزه بدل شده است. البته نبايد خريد كتاب از طرف نهادهاي دولتي از
ناشران را در بهبود شرايط و جبران هزينه مالي آنها، ناديده گيريم.
نادري مي افزايد:بايد نياز به مطالعه، در ميان مردم ايجاد شود تا آنها
به دنبال كتب مورد نياز خود بروند.
وي اضافه مي كند:از طرفي جذب مخاطب با كمك گرفتن از عناوين فريبنده براي
كتابها چون، چگونه پولدار شويم، چگونه موفق شويم و غيره را نميتوان به پاي گسترش
مطالعه در بين مردم گذاشت. زيرا اين كتابها ارزش مطالعه ندارند و خواندن آنها اتلاف
وقت است.
اين كارشناس حوزه نشر تاكيد مي كند:ناشران بايد، رسالت فرهنگي خويش را
در نشر و توزيع كتب سودمند در جامعه، پاس دارند و به جاي فكر كردن صرف به پول، كمي
هم به فرهنگ جامعه فكر كنند.
نادري ، توجه به استانداردهاي موجود در راه اندازي ، ايجاد كتابخانههاي
عمومي و مجهز كردن آنها به كتابهاي جديد و به روز، تجديد نظر در شيوه مجموعه سازي
و انتخاب كتاب براي كتابخانههاي عمومي، برگزاري جلسات نقد و بررسي كتاب با حضور نويسندگان
و اعضاي كتابخانهها، برگزاري برنامههاي جنبي از قبيل مسابقات كتابخواني، قصه گويي،
شب شعر، نمايش فيلم، جهت جذب مراجعين، غني كردن بخش مرجع كتابهاي عمومي و استخدام
كتابداران مرجع، جهت پاسخ گويي به پرشسهاي علمي مراجعين، توسعه و گسترش فضاهاي مناسب
مطالعه در كتابخانهها، ايجاد و ارتباط و هماهنگي با مدارس جهت بازديد دانش آموزان
از كتابخانهها و غيره را از اقدامات مفيد در جهت كتابخوان كردن مردم عنوان مي كند.
وي مي گويد:تنوع ، نوع آوري و جذابيت در فعاليت هاي كتابخواني با رويكرد
به نيازهاي جوانان و نوجوانان، حمايت از ناشران و مولفان براي حمايت از توليد كتاب
هاي مفيد ،ارزان قيمت و موثر، نظارت مداوم بر جريانات كتاب و كتابخواني،استفاده از
روش برنامه هاي تبليغي، تشويقي ، استفاده از ظرفيت هاي موجود در سازمان هاي مردمي براي
ترويج فرهنگ كتابخواني و ايجاد، توسعه، تجهيز و اداره كتابخانه ها با استفاده از امكانات
و روش هاي عملي براي ارتقاي توانمندي فكري افراد جامعه از ديگر اقداماتي است كه بايد
متوليان امر در ترغيب مردم به سمت خواندن كتاب انجام دهند.
مجيد غلامي جليسه مديرعامل موسسه خانه كتاب نيز در اين باره مي گويد:با
توجه به كتابهاي انبوهي كه سالانه در كشور توليد مي شود، تعداد افرادي كه آثار خوب
را گلچين كرده و به مخاطب معرفي كنند، رضايت بخش نيست،نياز داريم آثار مفيد چاپ شوند
و مردم از ميان حجم انبوه كتاب، اثر مورد نياز خود را پيدا و مطالعه كنند.
وي ادامه مي دهد:كشورهاي توسعه يافته بر اساس مبناي انتقال اطلاعات در
فضاي مجازي از چارچوبي منطقي برخوردار هستند اما در كشورمان در شبكه هاي اجتماعي همچون
تلگرام هيچگونه آرشيوي وجود ندارد و در آينده نمي توان از مطالب آنها بهره مند شد.
جليسه تاكيد مي كند:پديدآورندگان ابتدا آثار خود را به صورت مكتوب ارائه
دهند و سپس آنها را در فضاي مجازي منتشر كنند.
محسن پرويز نايب رئيس انجمن قلم ايران نيز در اين زمينه با اشاره به اينكه
آمار دقيقي از سرانه مطالعه در كشورمان وجود ندارد، مي گويد: اين موضوع اصلا خوب نيست
كه از هر جايي عددي اعلام مي شود و اصلا نمي دانيم با چه طيفي از افراد كتابخوان در
كشورمان مواجهايم.
وي ادامه مي دهد:كار پژوهشي دقيقي در اين زمينه انجام نداده ايم، اطلاعاتمان
راجع به سرانه مطالعه و كتابخواني ناقص است و بنابراين نميتوانيم برنامه ريزي هاي
دقيقي هم داشته باشيم.
پرويز اظهار مي دارد: لازم است پژوهش هاي دقيق، علمي و مستمري درباره
سرانه كتابخواني در كشورمان داشته باشيم و آنچه به دست مي آيد را به طور مداوم پايش
كرده و بررسي كنيم كه در شرايط مختلف، اين ميزان با افزايش مواجه مي شود يا با كاهش.
وي با بيان اينكه اقتصاد نشر موضوع پيچيده اي است كه نيازمند توجه ويژه
و برنامه ريزي هاي درازمدت است، تصريح مي كند: اخباري كه در ارتباط با حوزه نشر مي
رسد اخبار خوبي نيست و دستاندركاران و ناشران گاهي مطالبي را درباره تيراژ كتاب ها
و ميزان فروش مطرح مي كنند كه نگران كننده است و احساس ميشود لازم است تحليل درستي
درباره اين مسائل صورت گيرد.
اين نويسنده مي گويد: در اين بررسي ها، همچنين بايد ديد حوزه نشر ما با
شرايط روز جلو آمده يا نه؛ بعضي مسائل اجتناب ناپذير است و بايد از قبل براي آن ها
تدبيري انديشيد تا از شرايط روز اجتماعي و جهاني عقب نمانيم. به عنوان مثال، امروزه
با گسترش فضاي مجازي و كتاب الكترونيك، راه هاي دسترسي به اطلاعات تغيير كرده و لازم
است ناشران هم با شرايط جديد پيش بروند.
انتهای پیام/
منبع: ایرنا