مادر، قلب خانه ومظهر مهر و عاطفه، عشق و احساس، محبت و صفاست، و مادری، فضیلتی است ملکوتی، ناشی از عالم قدس که در وجود انسان خاکی تجلی می کند و درآن صراحت و صداقت، مهر و صفا، عدل و تقوا به عالی ترین شکل خود آشکار می شود. مادری، حالتی است که صفات عالی زیبایی را، در پرورش فرزند می داند و در این راه، از همه زمینه ها و امکانات شخصی می گذرد. مادر، هنرمندی است که در نتیجه تلاش خستگی ناپذیرش، فرزندی نیکو پرورش یافته، نیکوکار و با تقوا در مسیر حق گام برمی دارد.
اگر کار مادر را کوچک بپنداریم، مرتکب اشتباهی بزرگ شده ایم؛ چرا که کار او، انسان سازی و فضیلت پروری است. مادر در انجام این وظیفه، غرور و خودخواهی خود را به فداکاری و عشق ورزی تبدیل می کند و حتی حاضر می شود دفتر عشق و زندگی شخصی خود را برای مدتی نیمه باز گذارد یا مختومه سازد و فصلی نو در دفتر جدید فرزند بگشاید. به همین دلیل، مادرانْ همواره در خور ستایش و نکوداشتند.
نقش مادر در همه زمینه های حیات اجتماعی آشکار ومهم است؛ به گونه ای که مادر، مربی فرهنگ جامعه به شمار می آید. بعد از تولد کودک، او در دریایی از فرهنگ غوطه ور می شود و این فرهنگ از راه والدین و دیگر اعضای خانواده به او انتقال می یابد. اما تأثیر مادر که نخستین کلمات را بر زبان او جاری و اولین ایده را در ذهن او جایگزین می سازد، از دیگران بیشتر است. مادر با نفوذ و تأثیر خود، می تواند فکر یا صفتی را در کودک پدید آورد، او را به سوی شرارت یا خیراندیشی بکشاند و ریشه و زمینه امور صحیح و غلط را در دل او برقرار سازد. پس می توان گفت فرهنگ جامعه، به دست مادران ساخته می شود و به آنان وابسته است.